mouse code

کد ماوس

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنچه از دنیا نزد تو آید بستان و از آنچه به تو پشت کند روى بگردان ، و اگر چنین نتوانى بارى جستن را از حد در نگذرانى . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 90 بهمن 3 , ساعت 12:46 عصر

سلام

فاجعه زمانی اتفاق می افته که این همه در وبلاگ هات ننویسی و کسی نپرسه کجایی ؟ مرده ایی یا زنده ؟

معرفت آدمها آب رفته ...


شنبه 90 آذر 12 , ساعت 1:23 عصر

سلام

دل که سر ناسازگاری بذاره دیگه گذاشته ...

تا حالا دلمو اینقدر حرف گوش نکن ندیده بودم ... ساز خودشو میزنه ... برای همین همه اعضا متفق القول دارن اعتراض می کنن چون اثر مستقیم گذاشته روی عقلانیت همه اعضا و جوارح ... از پسش برنمیام ... حالا می فهمم اولیا که میان پیشم می گن از پس بچه امون بر نمیام یعنی چی ... بیچاره ها راست می گن ... ما هم که عمیقا با تنبیه مخالفیم و باید یه جورایی با کلمه های محبت آمیز خرش کنیم ... فهمیده می خوام خرش کنم بدتر می کنه ...

پ. ن : خدا کنه زودتر آروم بشه ...


پنج شنبه 90 آذر 10 , ساعت 8:53 صبح

سلام

روز تولد هر آدمی یه روز خاص هست ...

من آدم خوشبختی هستم که عده زیادی روز تولد منو یادشون هست و ...

تولدم مبارک

پ.ن : آدم خود شیفته ایی نیستم ولی روز تولدم رو خیلی خیلی خیلی دوست دارم ...


پنج شنبه 90 آذر 3 , ساعت 10:28 صبح

سلام

محرم نزدیک است این دو ماه برای خیلی ها شاد کننده است ، مداحان (اعم از مرد و زن که تعداد زنها رو به افزایش چشمگیری است )، صاحبان هیات های عزاداری ، انسانهای دردمند و نیازمند گریستن ، اشکها ... زنان خانه دار (که از آشپزی راحت می شوند ) گناهکاران ( با اشکی برای شهدای کربلا همه گناهان آمرزیده می شود) ...

اینان منتظرند یک دفعه بپرند وسط عزاداری محرم ... در منافع محرم که کم هم نیست شرکت کنند و علاوه بر اجر مادی به اجور معنوی برسند ...

حالا تکلیف ما که جز هیچ کدام از این آدمها و اشک ها نیستیم در قبال این ماه چیست ؟

گم شدیم ... گممان کردند در پارچه های مشکی و اشک های !!! امام حسین(ع) گم شد در سیاهی لباس ما و پرچمهای مشکی تر ...

خدایا ما را از سیاهی برهان به سپیدی حسین(ع) برسان ...

پ. ن : حرف برای محرم زیاد است گوینده لایق نیست


سه شنبه 90 آذر 1 , ساعت 12:51 عصر

سلام

همه غمها و دردها طول و عرض بدی دارند ولی تنها درد دلتنگی است که عمق فاجعه باری دارد ،اینقدر عمیق است که وقتی کسی پایش بلغزد و درون آن قل بخورد بیرون آوردنش خیلی سخت می شود ، من در این زمان و این ساعت در انتهای این عمق هستم ...

خیلی فاجعه بار است که یک نفر از دلتنگی دنبال کسی بگردد و در لیست طولانی تلفن همراهش کسی نباشد تا این دلتنگی را گوش کند .

تنهایی تنها یک کلمه نیست ... یک دنیا است

دلم می خواهد خدا راست باشد ...

پ . ن : دلم خیلی چیزها می خواست کسی به نگاه حسرت بارش توجهی نکرد ...


   1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ