mouse code

کد ماوس

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش نه در آسمان است که بر شما فرود آید و نه در زیر زمین تا برایتان بیرون آید؛ بلکه دانش در دلهایتان سرشته شده است . به آداب روحانیان متأدّب شوید تا برایتان آشکار گردد . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 89 مهر 16 , ساعت 4:40 عصر

سلام

اصلا امتحان بی تقلب هست ؟ امتحانی که از اول طرح سوال تا زمان دادن پاسخ نمرات هیچ بی عدالتی در اون وجود نداشته باشه ؟

در نگاه اول یک بله بلند می کشیم که بلهههههههههههههههههههههههههههههه این همه امتحان هر روز برگزار می شه بی تقلب و ... ولی یک اصل مهم وجود داره در خلال این جریان که کوتاه هم نیست بالاخره یک جایی یک نفری سهوا نه عمدا اشتباهی می کنه  که صحت امتحان رو زیر سوال می بره ... همیشه در آمار یک درصد احتمال خطا وجود دارد ...

دلم خوشه به این یک درصد خطا که خدا در این امتحان به آن نگاه کند

پ.ن : این نوشته هیچ ارتباط غیر مستقیمی به آزمون استخدامی آموزش و پرورش و علت استیضاح احتمالی وزیر نداره ...

        عزیزکم تکرار همیشه خسته کننده نیست ...


یکشنبه 89 شهریور 21 , ساعت 9:56 عصر

سلام

ماه رمضان تمام شد ...

 من خالیم ار همه خوبیهای که با بودن تو نزدیک می شد ... من دورم از عشقی که تا لب تر

 

می کردی سرخ می شد ... من در خلاء گرفتارم ، خلاء نبودن تو ، اصلا چرا نیستی وقتی هستم

 

 را به پایت میریزم ؟من دیگر نه عصبانی می شوم نه بداخلاق ، من فقط نشسته ام و نگاه می

 

کنم به جاده ایی که مرا را برساند به راهی که انتهایش به تو برسد ...

 

همه با من قهر کرده اند ...

 

پ.ن : نوشتنم نمی آید چه کنم ؟


جمعه 89 مرداد 22 , ساعت 2:59 عصر

سلام

ماه رمضان آمد ...

1- در این ماه غر زدن اکیدا ممنوع

2- ...

دعای جوشن کبیر دعای شیرینی هست ...

یه چند تا آدم رو دوست دارم که تو سحرها دعاشون می کنم ... افطارها قول نمیدم چون حواسم به سفره است

3- شاید این اخرین رمضان باشد ... اخرین فرصت ...

ماه رجب به زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) می رفتم که جنازه ایی را آوردند ... جوان حدود بیست ساله بود برایش غصه خوردم که رجب وشعبان و رمضان را در این سال درک نکرد ... شاید برای من هم آخرینش باشد ...

پ. ن :‏ راستش غر تا گلوم میاد قورتش میدم


یکشنبه 89 تیر 20 , ساعت 11:34 صبح

سلام

1- هر زندگی یک رو و نیم دارد ، یک رویش می شود لطافت غم ،‏احساس لطیف غم ،‏زیبایی دمخوری با عشق غم ...

و یک رویش میشود ، بی خیالی شادی ، حس نچسب خوشبختی و... خوب هر کس سهم خود را بر می دارد از این یک رو و نیم زندگی ...

2- کاش همه داستان لیلی را خوانده باشند و شنیده باشند ومهمتر از همه نوشته باشند ، وقتی این داستان را به هزار و یک شیوه  خوانده و شنیده و نوشته باشیم می فهمیم لیلی چرا لیلی شد و مجنون چرا رفت و نیست ...

3- و اینکه من یک آتشفشانم از نوع آذری دود گوگرد از آن به هوا در حال پخش شدن است ویک روز فوران می کند ...

4- یک جمله ما نوشتیم و باور نکردی ...

پ. ن : این پست پاسخ دو نازنینی است که شاید تنها خواننده این وبلاگ زیبا (خنده ) هستند و من دوستشان دارم، خیلی ...

        

 

 


پنج شنبه 89 تیر 10 , ساعت 11:25 عصر

سلام

ت ت ت

ک ک ک ک

ر ر ر ر ر

ا ا ا ا ا ا

ر ر ر ر ر ر

پ. ن : از واژه بالا بیزارم ولی سایه همیشگی زندگی من شده ...


<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ