سلام
خدایا به حق زیبائیهایت به من آرامش سفید عطا کن ...
آمین
سلام ویار (نمی دونم املا کلمه درست هست یا نه ولی منظورم همون چیزی هست که زنان بار دار در هنگام بار داری به آن مبتلا می شوند ) ویار گشنیز معتبرترین ویار شناخته شده است که خانمها هنگام بار داری با دیدن شوهرشان به آن مبتلا می شوند * پ.ن : *منبع :صفحه هفت از چاپ چهارم کتاب پر فروش وانت (مخفف واقعیت و نت
سلام
دیشب خوابت را دیدم ... عمر درازی داری و خوش ...
خبر خوشی برایت امسال می رسد یادت باشد اولین کسی که خبرش را داد من بودم...
*****************************
گاهی دچار حس پرستیدن توام
سیبی وبی قرار تب چیدن توام
گاهی شبیه غنچه پژمرده سکوت
محتاج قطره قطره خندیدن توام
نه!
داغتر از اینم وقتی که نیستی
مثل کویر ،مانده باریدن توام
ماهی ؟
بتاب
دیده دیوانه ات منم
ابری ؟
ببار
تشنه نوشیدن توام
کوهی ؟
بلند باش غزلهای پست را
موجی ؟
برقص!
حسرت رقصیدن توام
آه ای نهال باور بودن
بهار باش
یک سینه اشتیاق به بالیدن توام
آه ای پری اقیانوس
نهنگها
صیاد پیر منتظر دیدن توام
دریای بی قراری من باش
شور شو !
مشتاق موج موج خروشیدن توام
رویم نمی شود گاهی عاشقی کنم
در انتظار لحظه پرستیدن توام
آه ای الهه بانوی موسیقی وغزل
امشب اسیر حس پرستیدن توام
پ.ن: آدمها گاهی خودخواهانه دلشون میخاد کسی براشون شعر بگه ... همه آدمها ...
یه شعر ، بین همه شعرهای دنیا که مال خودت باشه وبرای تو سروده شده ،مثل یه ستاره که تو آسمون داریش و می تونی ساعتها با هاش حرف بزنی ...
این ستاره شعر منه ... از همه شعرهای عالم قشنگتره چون برای من سروده شده اونم وقتی شاعرش معروف باشه و یکتا ...
سلام
امسال عید به دلیل کسالتی که دارم نمی تونم پا از خونه بیرون بزارم و از آنجا که شاید خونه ما تنها خونه ایی در پایتخت باشه که از پیشرفت ماهواره بی نصیب مونده و به دلیل اینکه بابت همون مشکل توان خواندن ونوشتن را هم ندارم ناگزیر همه برنامه های شبکه های داخلی را نگاه می کنم و می تونم منتقد خوبی باشم برای صدا وسیما
در بین برنامه های بی کیفیت نوروز بهترین شبکه آموزش هست به خصوص با دو برنامه مشاعره نوروزی و رادیو هفت ،با اینکه عاشق داستانم ولی شعر هم دوست دارم به خصوص وقتی به شکل مشاعره باشد ولی این تنها یک دلیل نگاه کردن این برنامه است مهمترین دلیل نگاه کردن این برنامه احتمال شرکت کردن کسی است که بی اغراق سلطان مشاعره ادب پارسی است و بارها در برنامه های مشاعره نفر نخست شده است ، البته هنوز مطمئن نیستم که در این سری برنامه شرکت کرده ولی منتظر می مونم به امید اینکه شرکت کننده باشد ، شاعر معروف معاصر که مخاطب چند پست این وبلاگ هم بوده ...
منصور ضابطیان (مجری رادیو 7 ) را هم از روزنامه حیات نو و مصاحبه های جالبش می شناسم و کارهایش را دوست دارم...
پ.ن : علت نوشتن در مورد مشاعره را در پست بعد می نویسم
بدترین شکنجه یک آدم با وقت زیاد این است که نتواند کتاب بخواند ،مثل من دارم می میرم از وقت داشتن و کتاب نخواندن( یه چیزی شبیه تشنه بودن و آب نخوردن)
سلام
هیچ اتفاقی نویی رخ نداده ،در ثانیه و دقیقه تحویل سال هیچ اتفاق تازه ایی نمی افتد عقربه ها مثل همیشه بر
روی صفحه ساعت حرکت کردند ، هوا هیچ تغییری نکرد و...
هیچ دعایی مثل همیشه مستجاب نشد ... این همه هیاهو برای هیچ
سادگی است اگر فکر کنیم اتفاق بزرگی افتاده ... فقط یک شب بی خوابی نصیب مردم بی کار شد
این همه دعا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هر چه قرار است پیش آید می آید و ....
مردم اینفدر عجله دارند در ا ین زمان انگار واقعا قیامتی بر پا شد ...
پ.ن: آرامش امسال لحظه سال تحویل خیلی زیاد بود ،چون دعا نکردم ... ذوق نکردم ... حتی زحمت نشستن را هم نکشیدم
وقتی همه بین زمین و اسمان بودند با یک لبخند تلویزیو ن را خاموش کردم و چشمانم را بستم تا بقیه خواب مربعی چند دقیقه پیش را ببینم چون برای تحویل سال فقط چند دقیقه ایی بیدار شدم
حتما امسال راحتترم چون منتظر مستجاب شدن دعاهای تحویل سالم نیستم ...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ