سلام
بعد از مدتها ،یعنی همون سالها من دوباره رمز این وبلاگ یادم اومد یکی از غم های من این فراموشی بود ... ولی چه خوبه همه چیز یک رمز دشته باشه ... اصلا باورم نمی شد رمز این وبلاگ هم رمز همه قفل ها باشه ... همین طوری زدم گفتم نکنه اینم اسم تو باشه ... قفل همه کلیدهای من اسم تو هست تویی که نیستی تا بخوانی و بدانی ... یاد گرفتم دنیا را از زاویه دنیا نگاه کنم ... نه ورای دنیا ... ولی تو در یادم می مانی ...متاسفانه
پ. ن
خیلی می نویسم اینجا
حال همه ما خوب است اما تو باور نکن...
سلام
گاهی زندگی از سیاه مطلق به بنفش ، قرمز، سبز، زرد ودر اخر به سفید مطلق تبدیل میشه ... مهم صبور بودن برای گذشت از سیاهی مطلقه ... شنیدن خبر بیماری پدرم سیاهی مطلق بود که کم کم داریم به بهتر تبدیلش می کنیم ... داریم یاد می گیریم به قول پدر با مهمان ناخوانده چه طوری کنار بیایم ... خدا خیلی داره کمک می کنه دستش درد نکنه ... خدا کنه توان خیلی چیزها رو بهمون بده ... یکی از چیزهایی که ما از این مهمان ناخوانده یاد گرفتیم اینه که به پدر عاشقانه نگاه کنیم ... خیلی چیزها خدا در این ایام داره بهمون میده انگار یه جورایی داره برامون جبران این ضربه هولناک رو می کنه ... قبولی ارشد من در رشته ادبیات که یکی از رویاهای زندگی من بود اتفاق افتاد ... چیزی شبیه معجزه ... دست خدا رو بابتش بوسیدم و ...
خوشحالم از اینکه دارم صبر رو یاد می گیرم دوباره دعا رو حلاجی می کنم ... امید رو مشق می کنم و ...
پ.ن : من الان وقتی برای بیمارها دعا می کنم با پوست و گوشتم این کار رو می کنم
الان سرطان برای من ملموس ترین بیماری دنیا است ...
هر بار یه داستان از شفا و خوب شدن بیماران سرطانی برای پدر تعریف می کنیم ... کاش واقعیت مرگ بیماران سرطانی رو پدر نمی دید تا داستانهای ما رو باور کنه ...
کاش حکمت های خدا رو می فهمیدیم ...
سلام
خدایا دستم را رها مکن...
فقط سر انگشتانم سرانگشتانت را گرفته است ... زیر پایم خالی است ... کار از من گذشت...
سعی کن نگه ام داری ...
سلام
1- اعیاد مبارک
2- من یه دوست خوب پیدا کردم...
3- حالم بهتره...
پ.ن: اگه کسی یه دوست خوب میخاد روز تولدشو به این شماره اس ام اس کنه 30003207
سلام
اصلا دل آدم مگه شاپرکه هوایی بشه ؟
اینو مقدمه گفتم تا بدونی دل من شاپرک نیست ...
چهار اصل زندگی رو باید رعایت کرد ...1- آب در هاوان نکوبیدن
2- امیدوار نبودن
3- ...
4- یادم نمیاد ...
خیلی این روزها هوس کردم بنویسم ولی نوشتن یه چیزایی میخاد که نیست ...
پ. ن : با یک دکتر متخصص کشف بی نظیری کردم ... مشکلات جسمی من ریشه جسمانی ندارد ...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ